منشور نفس

شعرواره‌های مسعود نصرتی (نوین)

منشور نفس

شعرواره‌های مسعود نصرتی (نوین)

منشور نفس

شاگردم و استاد تویی،‌ نکته بیاموز!

دنبال کنندگان ۱ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
آخرین نظرات

۱ مطلب در مهر ۱۳۹۴ ثبت شده است

خسته شدن از این غزل‌های ناتمام جا مانده در یادداشت‌هام، باعث شد که خودم رو مجبور به سرودن یک غزل کامل کنم، هر چند پر از عیب و اشکال:

یک گره از روسری‌ات کم کنی
کل جهان را همه ماتم کنی

یا که مرا باز به عمق خطر
معرکه‌سازی، پی مرهم کنی

سیل رقیبان مرا فوج فوج
بخت مرا دشمن عالم کنی

تا که به جنگی شده سنگین به من
پشت مرا بیش ز این خم کنی

چشم‌چران‌های لعین، غرق ذوق
چشم مرا لایق شبنم کنی

بیشتر از این به تو امید بود
کاش به من لطف دمادم کنی

آهوی زیبای من، ای نازنین
غرق سکوتم نکند رم کنی

در تب و تابم که مرا با سخن
حدِاقل مَحرم یک غم کنی

قصه دلدادگی‌ام را به تو
عدل نباشد ز دلت کم کنی

مسعود نصرتی (نوین)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ مهر ۹۴ ، ۱۹:۴۱
مسعود نصرتی (نوین)